شرم آور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شرم آور. [ش َ وَ] (نف مرکب) خجلت آور. مایه ٔ شرم و خجلت. که شرمساری آرد. مورث خجلت. مایه ٔ خجلت. موجب سرافکندگی. (یادداشت مؤلف).آنچه موجب شرم شود. خجلت آور. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ عمید
شرمآورنده، آنچه سبب شرمندگی شود، خجلتآور،
حل جدول
ننگین
مترادف و متضاد زبان فارسی
خفتبار، فضاحتبار، فضیح، ننگآور، ننگین،
(متضاد) افتخارآفرین، افتخارآمیز
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آن چه موجب شرم شود خجلت آور.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.